حیف خانواده نشسته بود

ساخت وبلاگ
١. یه جوکی هست میگه یه ایرانی ای پسرش رو میبره انگلستان تو مدرسه ثبت نام میکنه که مثلا بچه اش انگلیسی یاد بگیره وقتی میره دیدن پسرش می بینه همه داد میزن فلانی فلانی بیا بابات اومده!  آی ام خواهر فلانی مذکور! بازی township که معرف حضور خیلی هاتون هست ^__^ یه چند وقتی هست عضو یه گروه بین المللی شدم قا حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 76 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 19:13

میدونین شاید زود باشه چنین چیزی رو بگم ولی شهر رو چراغونی کنین :دی ما یه مهمون ویژه داریم امروز به مدت 4 روز و این مهمون ویژه کسی نیست جز مامان آینده ی بنده به همراه خاله ی آینده :)) البته اگه خدا بخواد من فعلا فقط باهاش چندبار تلفنی حرف زدم :دی اگه قسمت بشه هااا کل دوستامو زخمی میکنم :)) چون که مام حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 83 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 19:13

پریشب دوستم بهم تو تلگرام پیام داد فردا خونه ای؟ :) و خب نتیجه ی سوالش این شد که پس من میام دیدنت ^__^ اومد کلی گفتیم خندیدیم تا اینکه یهویی تلفنش زنگ خورد :| [اونی که پشت تلفن بود الان باهاش نسبتی نداره بعد 12 سال :| دعا کنین خانواده ها از خر شیطون پایین آمده نسبت دار شن :)) البته الانم یه نسبتی دا حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 81 تاريخ : دوشنبه 26 تير 1396 ساعت: 3:22

به جان این رئیس جمهور زردی گرفته ی آمریکا! که میخوام دنیا نباشه اگه یه تار مو از اون کله ی زرد خوشگلش کم شه! نمیدونم چی شد اینطور شد :| که دکتر جان گفت دو تا از ناخنای پام جوری به فنا رفتن توسط شخص مظلوم و آروم بنده :دی که باید طی دو تا جراحی 40 دقیقه ای (مگه جنگه؟ دو تا پامو عمل کردن گچ گرفتن تا کش حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 70 تاريخ : دوشنبه 26 تير 1396 ساعت: 3:22

40 دقیقه شایعه بود کلا 40 ثانیه طول کشید :)) بتادین زد آمپول بی حسی زد گفت حس میکنی؟ گفتم نه گفت خوبه از زیر گوشت در آورد با یه چیز شبیه انبر گرفت کشید :)) خونا رو تمیز کرد بتادین زد پانسمان کرد :دی گفت یکم ولو باش تا آژانس بیاد بعد گمشو برو :)) الان دو تا انگشت دارم اندازه 5 تا انگشت :| کاش کفش بابامو میاوردم :)) فکر کنم پام تو کفشم جا نشه :)) در این حد داغ گزارش میدما هنوز رو تخت کلینیکم و پام شروع کرده درد گرفتن :| هی بیشتر میشه :'( [آیکون گریه زاری شیون کندن موها]

حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 92 تاريخ : دوشنبه 26 تير 1396 ساعت: 3:22

باورم نمیشه دقیقا یک ماه دیگه یعنی 22 مرداد میشه دو سال :) میشه دو سال گذشته از آخرین باری که دیدمش و آخرین باری که غرق شدم توی حضورش عطرش گرمای وجودش :( + متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 75 تاريخ : جمعه 23 تير 1396 ساعت: 8:11

من عاشق بارونم حالمو بهتر میکنه ولی لعنت به هر چی بارونه که هر وقت میباره دل اون میگیره...  متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خو حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 73 تاريخ : جمعه 23 تير 1396 ساعت: 8:11

خوابالو بدون ذره ای درس خوندن با اعتماد به نفس بسیار و توکل بر خدا دارم میرم سر جلسه کنکور :دی متعاقبا پس از اعلام نتایج بهتون میگم معجزه رخ داد یا رخ نداد و من صاحب یه کارت شارژ ایرانسل شدم :)) 

التماس دعای زیاااااد 

حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 67 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 22:58

همین دیگه من برگشتم البته نمیخواستم برگردم :)) به زور از حوزه انداختنم بیرون :)) بعد قبل بیرون اومدن گفتم یه دستشویی برم :دی داشتم دستمو میشستم که یکی از بچه های دیگه رفت دستشویی و من داشتم حجابمو مرتب میکردم که دیدم میگه ااا در چرا باز نمیشه؟ :| خدا رو شاکرم فقط بعد کنکور درگیر شدیم با توالت شون :) حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 72 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 22:58

بلاگر بی اعصابی هستم که از بیان شاکیم :دی یکی چون یه تایم طولانی منو سکته داد که نکنه سونامی بلاگفا رو میخواد تکرار کنه من خودم زیاد آرشیوم مهم نیست برام چیزای مهم همیشه تو دفترم بوده ولی فکر پاک شدن پستای اون 30 درصدی که گفتم هر چند وقت یه بار آرشیوشون رو میخونم عصبانیم کرده بود :| یعنی کسی به وبلا حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 75 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 22:58

١. امسال نمیشه بیای سرگین غلتان! ماموریت خورده بهش :| تو چت گفتم باشه اشکالی نداره ولی در اصل گفتم به درک که انقد ناز میکنی :| هی میخوام رابطه رو صمیمی و طبیعی کنم هی اثبات میکنه بهتره دوست معمولی باشیم :| ٢. خاله ریزه تا شنید عصبانی شروع کرد هوار زدن که این چی فکر کرده پیش خودش و من داشتم عصبانی می حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 75 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 22:58

رفتم دیدنش طبق معمول همیشه دقیقا باهم رسیدیم :) بهش میگم خب کجا بریم؟ میگه یا فلان یا بهمان میگم میخوای بکشی منو؟ حرف اون یارو به درک که گفت دوست ندارم و از این دست زورگویی ها ولی خودم میمیرم :| یادته اون سری با مجی و سایر آشنایان و بستگان رفتیم پیش آق کریم خان من غش کردم؟ :)) میخوای باز غش کنم؟ :| حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 70 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 22:58

اول از همه ی کسایی که بخاطر حذف اکانت تلگرامم نگران شدن و کامنت دادن ممنونم دوم از همه به صورت خیلی خاص و ویژه از مهربون ترین نویسنده دنیا ممنونم :) مرسی که انقد نگران شدی که از صدات معلوم بود ^__^ خوبم نبودم خوب شدم وقتی دیدم چنین دوست خوبی دارم  نگران نباشین یه اتفاقی تو زندگیم کش پیدا کرده بود تم حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 86 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 22:58

اگه یه روزی روزگاری مردم و ازتون دعوت شد برای مراسمم بگین مرحوم تو وبلاگش وصیت کرده بود دفتر گل گلی اش که تهش پاکت صندوق توکلش بود با خودش دفن شه فقط اون صفحاتی که با اسم یا محبوب شروع شده جدا بفرمایید بی زحمت بدین به رفیق گرامی بخونه :دی بعدم بهش بگین مرحوم گفته اگه گریه کردی بزنیمت :)) گریه کرد سیاه و کبودش کنین :))

حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 84 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 22:58

خیلی دوست دارم الان یه پست بنویسم توش پر باشه از نق نق های مربوط به اتفاق امروز :دی ولی خب نمینویسم فقط میتونم بگم خیلی لجم میگیره از کسی که باید از من عاقل تر باشه ولی نیست :| اگه به جرم قتلش منو دستگیر کردن لطفا قبل اعدامم بیاین ملاقاتم عروسک خرسم رو هم بیارین شبای باقیمونده رو راحت تر بخوابم :)) 

حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 88 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 22:58

صورتم مثل هلو قد و بالام کوتاهه چشم و ابروم سیاهه مامان خوبی دارم میشینه توی خونه می دوزه دونه دونه می پوشم خوشگل می شم  مثل دسته گل می شم. میدونم میدونم تعجب کردین چی شده ^__^ چیزی نشده دخترم تو عالم ذر نشسته شعر میخونه :))  دیدم زندگی خیلی کسل شده هر کار میکنم میگن پااات ای کوفته تبریزی و پات :| ر حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 80 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 22:58

١. مصدومیت پاها کم بود سرماخوردگی هم اضافه شد :| کم کم منقرض میشم امید به خدا ٢. حسابی درد داشت میگفت دارم میمیرم و عین بچه ها گریه میکرد طبق تجویز یه نفر خوب شد وقتی فهمید تجویز از کی بوده شروع کرد فحش دادن که آخوند فلان و بهمان :| بعد میگه من طرفدار آزادی بیان و عقایدم :| ٣. بهش میگم هر سری میرم ی حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 83 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 5:03

دلتنگی شاید عجیب ترین و البته آزار دهنده ترین حس دنیا باشه خدا نصیب گرگ بیابونم نکنه :) 

متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 76 تاريخ : سه شنبه 13 تير 1396 ساعت: 22:58

به نظرتون تا چه حد امکان داره رفتن به لواسان و باغ دختر پسر عموی مادربزرگ تون جذاب باشه؟ اونم وقتی هیچ کس تاکید میکنم هیچ کس هم سن و هم جنس شما نیست؟ چه از نظر فکری چه جنسیتی واقعا... :'( [نگارنده پس از نگارش این متن سر به بیابان گذاشت]

حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 69 تاريخ : سه شنبه 13 تير 1396 ساعت: 22:58

نگارنده از شر رفتن به مسافرت لواسان با یکسری موجود فضایی راحت شد به بهانه ی اینکه بابام حالش خوب نیست که البته بعدا معلوم شد باباشم تمارض کرده که نره :))  آقااا یکی بیاد من رو از دست مادرم نجات بده حالا :| میگه بیا خگخ شو میگم چی بشم؟ میگه خگخ دیگه یعنی خام گیاه خوار :)) بهش میگم من حاضرم خام گوشت خ حیف خانواده نشسته بود...
ما را در سایت حیف خانواده نشسته بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmaahomaahi7 بازدید : 65 تاريخ : سه شنبه 13 تير 1396 ساعت: 22:58